آیه نور
مُرَقّعی از آیه نور به خط میرزا احمد نیریزی، موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی | |
مشخصات آیه | |
---|---|
نام آیه | نور |
واقع در سوره | نور |
شماره آیه | ۳۵ |
جزء | ۱۸ |
اطلاعات محتوایی | |
موضوع | اعتقادی |
درباره | توصیف خداوند به نور آسمان و زمین |
آیه نور (نور: ۳۵) خداوند را نور آسمانها و زمین معرفی میکند و در قالب مثالی به تبیین چگونگی درخشش این نور بر آسمان و زمین و نقش آن در هدایت مؤمنان پرداخته است.
مفسران کلمه نور در این آیه را به هدایتکننده، هستیبخش، روشنکننده و زینتبخش تفسیر کرده و مصادیقی از جمله قرآن، ایمان، هدایت الهی، پیامبر اسلام(ص) و امامان شیعه برای آن بیان کردهاند.
در برخی از تفاسیر و روایات این آیه بر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تطبیق داده شده است.
متن و ترجمه آیه
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کمِشْکاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ کأَنَّهَا کوْکبٌ دُرِّی یوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکةٍ زَیتُونَةٍ لَّا شَرْقِیةٍ وَلَا غَرْبِیةٍ یکادُ زَیتُهَا یضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُّورٌ عَلَیٰ نُورٍ ۗ یهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یشَاءُ ۚ وَیضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ ﴿۳۵﴾
|
خدا نور آسمانها و زمین است. مَثَل نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی، و آن چراغ در شیشهای است. آن شیشه گویی اختری درخشان است که از درخت خجسته زیتونی که نه شرقی است و نه غربی، افروخته میشود. نزدیک است که روغنش -هر چند بدان آتشی نرسیده باشد- روشنی بخشد. روشنی بر روی روشنی است. خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت میکند، و این مَثَلها را خدا برای مردم میزند و خدا به هر چیزی داناست. (۱۲)
|
محتوای آیه
در آیات قبل از آیه نور، از احکام و شرایع به ویژه از عفت و مبارزه با فحشا سخن گفته شده است. آیه نور نیز در پیوند با این آیات نازل شده است؛ زیرا ضامن اجرای همه احکام خدا مخصوصاً خویشتنداری جنسی، ایمان است و از این رو در آیه نور، از نور هدایت الهی یاد شده است. آیه نور همراه با آیات بعدی، در مقام مقایسه میان مؤمنان (که به وسیله نور خداوند هدایت یافتهاند) و کافران (که دچار ظلمتهای متراکم گشتهاند) است. مفسران درباره مفهوم آیه نور و معنای کلمات آن، مصادیق و مظاهر نور الاهی و نیز چگونگی اتصاف مفاد آیه به خداوند دیدگاههای گوناگونی ارائه دادهاند. علامه طباطبایی بر اساس معنای اولیه و معروف کلمه نور، آن را چیزی میداند که اجسام دیگر به وسیله آن ظاهر میشوند ولی خودش در ذاتش روشن و هویداست و چیز دیگری آن را ظاهر نمیکند؛ یعنی نور ظاهر بالذات و مُظهِر غیر است. و نور در معنای ثانویه، بر هر چیزی اطلاق میشود که محسوسات را آشکار میکند؛ به همین دلیل حواس ظاهری انسان مانند شنوایی، بویایی و بساوایی(لامسه)، و نیز غیرمحسوساتی مانند عقل که معقولات را ظاهر میکند، نور خوانده شدهاند.
مفسران کلمه «نور» را در ابتدای آیه (اللهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ)، به هدایتکننده، روشنکننده، زینتبخش و هستیبخش تفسیر کردهاند و با توجه به دیگر آیات و روایات، قرآن، ایمان، هدایت الهی، پیامبر اسلام(ص)، امامان شیعه و علم را از مصادیق و مظاهر آیه نور شمردهاند.
در این آیه بعد از بیان این حقیقت که خدا نور آسمان و زمین است، نور خداوند را در قالب مثال بیان میکند. در این مثال، نور خداوند به چراغدانی تشبیه شده است که چراغی در آن است و آن چراغ در حبابی شفاف و درخشنده مانند یک ستاره قرار گرفته و با روغنی صاف و خالص از درخت پربرکت زیتون که نه شرقی و نه غربی است، افروخته شده است. مفسران در شرح و بیان این مثال، دیدگاههای مختلفی ارائه کردهاند. بعضی منظور از این تشبیه را نور هدایت و معرفت الهی که در قلوب مؤمنان افروخته شده است میدانند و برخی آن را به معنای قرآن که درون قلب آدمی را نورافشان میکند تفسیر کردهاند. عدهای این تشبیه را اشاره به شخص پیامبر اسلام(ص) میدانند و گروهی نیز آن را به روح اطاعت و تقوا که مایه خیر و سعادت است برمیگردانند.
به نظر علامه طباطبایی منظور از آیه نور این است که خداوند کسانی را که در کمال ایمان باشند و نه کافران را، به سوی نور خود هدایت میکند. و منظور از آیه این نیست که بعضی را به سوی نورش هدایت و برخی را محروم میکند. فراز پایانی آیه نور وَيَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ( ترجمه: و خدا برای مردم مثل ها می زند [تا حقایق را بفهمند] و خدا به همه چیز داناست.) اشاره به این نکته دارد که در دل این مَثَل دانش وعلمی گسترده نهفته است ولی درقالب مَثَل بیان شده زیرا آسان ترین راه برای تبیین حقایق و نکات دقیق است وهر کس(عالم و بیسواد) به اندازه تعقل و درکش از آن بهره می برد.
تطبیق آیه بر پیامبر(ص) و اهلبیت(ع)
در برخی از تفاسیر با استناد به روایات، آیه نور را بر اهل بیت پیامبر تطبیق دادهاند. در این تفاسیر، مشکات را بر قلب محمد(ص) یا بر حضرت فاطمه(س)، زجاجه را بر امام علی(ع) و قلب او و عبارت «نور علی نور» را بر امامان شیعه که یکی بعد از دیگری میآمدند و مؤید به نور علم و حکمت بودند، تطبیق کردهاند.
صدوق در کتاب توحید خود روایتی از امام صادق(ع) نقل میکند که خداوند آیه نور را مثالی برای اشاره به اهل بیت قرار داده است. در این روایت پیامبر(ص) و ائمه(ع) از ادله و آیات خدا معرفی شدهاند، آیاتی که مردم به وسیله آن به سوی توحید و مصالح دین و شرایع اسلام و سنن و فرائض خدا هدایت میشوند. علامه طباطبائی این روایت را از قبیل اشاره به افضل مصادیقش که رسول خدا(ص) و اهل بیت اویند، دانسته است؛ ولی از نظر او آیه شامل غیر اهل بیت(ع) مانند انبیاء، اوصیاء و اولیاء نیز میشود.
تکنگاریها
آثاری به شرح و تفسیر آیه نور پرداختهاند تفسیر آیه نور اثر ملاصدرای شیرازی و مشکاة الانوار غزالی از جمله آنهاست.
پانویس
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۲۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۴۷۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۴۷۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۲۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۲۲.
- ↑ طبرانی، تفسیر القرآن العظیم، ۲۰۰۸م، ج۴، ص۴۳۳؛ بحرانی، البرهان، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۶۶.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۳، ص۳۷۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۲۲-۱۲۳.
- ↑ سوره مائده، آیه ۱۵؛ سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۵۷.
- ↑ سوره انعام، آیه ۱۲۲.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۴۶.
- ↑ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۱۳، ۶۱۵.
- ↑ ابن حیون، دعائم الإسلام، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۴۱۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۴۷۱-۴۷۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۴۷۵-۴۷۶.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۲۵۲۲۷؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۳، ص۳۸۶-۳۸۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۲۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق۷ اعلمی بیروت، ج۱۵، ص۱۲۵.
- ↑ حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۶۰۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۳۰۶.
- ↑ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۵۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۴۱.
منابع
- ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الاسلام، مصحح آصف فیضی، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ۱۳۸۵ق.
- بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه بعثه، ۱۳۷۴ش.
- حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، مصحح هاشم رسولی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
- صدوق، محمد بن علی، التوحید، مصحح هاشم حسینی، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۹۸ق.
- صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، مصحح علی اکبر غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیا التراث العربی، ۱۳۹۰ق.
- طبرانی، سلیمان بن احمد، تفسیر القرآن العظیم، اردن، دار الکتاب الثقافی، ۲۰۰۸م.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- فحر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.